این زمهریر فصل شکوفایی تو نیست
چیزی بجز تراکم تنهایی تو نیست
با صدهزار جلوه برون آمدی، ولی
چشمی برای دیدن زیبایی تو نیست
یک تن از این جماعت ابن السلامها
مجنون یک کرشمه لیلایی تو نیست
نامردها بغیر تنت را نخواستند
با قیمتی که خرج تن آرایی تو نیست!
برق غرور وحشی یک ببر ماده کو؟!
در چشمهای آهوی صحرایی تو نیست!
زیباترین! عروسک اهریمنان شدن
شایسته مقام اهورایی تو نیست!